زبانحال امام سجاد علیه السلام قبل از شهادت
شاعر : علی اکبر نازک کار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
دیـر آمدی اجـل دلـم از غـصه آب شد یک کوه غم به روی سر من خراب شد
دنیـا نساخت با من دلخـسـته، سـوخـتم قـلـبـم ز خـاطـرات جـوانی کـباب شـد
بـیـمـار بـودم و پـدرم یـاوری نـداشـت فـریـادهـای العـطـشـش بـیجـواب شد
یـادم نــرفــتـه دامـن آتـش گـرفــتـه را یا دختری که زَهرهاش از ترس آب شد
من هرچه میکشم فقط از شام میکشم از آن به بعـد خـانـۀ شـادی خـراب شد
هر کینهای ز حیدر و خـیبر که داشتند با ضربههای سنگ به زنها حساب شد
در کوچههای پُر ز یهودی چه سخت بود تـحـقـیـر اهـل بـیت پـیـمـبـر ثـواب شد
خلخال و گوشواره اگر رفت، جای آن زیور، به دور گردن زنها طـناب شد
برخورد به غیرتم و مُردم همان زمان وقـتی که عـمـه وارد بـزم شـراب شـد
این درد قاتلم شده ،حرف از کنیز بود از بـین جمع خـواهـر من انتـخـاب شد
دیگر بس است جان مرا زودتر بگـیر دنـیـا فـقـط بـرای وجــودم عـذاب شـد
|